هاوار زاگرس ؛شهر کوچک ایلام بدلایلی که بارها به آن پرداخته شده سالهاست از معضلی به نام ترافیک رنج می برد .
عواملی همچون عدم دور اندیشی در شهرسازی به شکل خیابان ها و معابر کم عرض ظهور و بروز کرده ،تمرکز مراکز درمانی و خدماتی در نقاطی از شهر ،عدم تمرکز زدایی از مراکز اداری و آموزشی و نبود پارکینگ در این نقاط در خلق ترافیک شهر ایلام بطور مستقیم نقش آفرینی می کنند.
از اینرو با وجود شناخت مردم و تصمیم گیران حوزه شهری و ترافیک ،از تشریح آنها صرفنظر می کنیم چرا که در کوتاه مدت انتظار رفع آنها را از مسولین نداریماما برخی عوامل مقطعی در سطح شهر ایلام وجود دارد که با تدبیر و برنامه ریزی درست و اصولی می توان با اجرای آن ولو بشکل مسکن بر بخشی از درد و رنج های ناشی از ترافیک زجر دهنده این روزهای شهر ایلام فایق آمد.
هر چند تصمیم سازان حوزه شهری بی توجه به مبلمان شهری با صرف هزینه های دهه میلیاردی ،طرح هایی از جنس زبر گذر و و رفوژ گذاری برخی خیابان ها اقداماتی را در راستای کنترل ترافیک عملی کرده اند اما با گذر زمان مشخص شد که این تحمیل هزینه ها در مقاطعی از سال بجز هدر رفت سرمایه تاثیر چندانی بر ترافیک شهر ایلام برجای نگذاشته که زیر گذرهای کشوری و رسالت از این دسته اند.
از اینرو می توان گفت فایق آمدن بر ترافیک فقط در هزینه کردن برای ایجاد طرح های عمرانی خلاصه نمی شود، گاهی هم می شود با یک تصمیم و سیاستگذاری هزینه بخش قابل توجهی از مشکلات ترافیکی شهر را رفع کرد.
بعنوان مثال با احداث زیر گذر رسالت اینگونه القا شد که با بهره برداری از آن مشکل ترافیک این نقطه از شهر برای همیشه رفع شده است ،آیا واقعا در حال حاضر اینگونه است ؟کافیست نیم ساعت قبل از زمان شروع به کار مدارس یا تعطیلی آنها راهتان به این نقطه از شهر بیافتد !
آنجاست که به این درک خواهید رسید که ترافیک این نقطه از شهر نه ریشه در ساختار خیابان بلکه ریشه اصلی آن در تصمیمات شورای ترافیک داردهمگی می دانیم براساس قانون بمنظور کنترل ترافیک و جلوگیری از ایجاد ازدحام جمعیتی و خودرویی ،صدور مجوز فعالیت برخی صنوف همچون مدارس به اخذ موافقت شورای ترافیک منوط می شود.
حال سوال اینجاست در فرآیندصدور مجوز فعالیت دو مدرسه در ابتدای خیابان اشرفی اصفهانی بعنوان کانون ترافیک این بخش ازشهر ،شورای ترافیک چه جایگاهی دارد ؟
چگونه می شود در شلوغترین نقطه شهر ،در فاصله ای کمتر از صد متر ،مجوز فعالیت دو مدرسه غیر انتفاعی در این نقطه از شهر آن هم در بر خیابان اصلی صادر شود ؟
چرا شورای ترافیک بی توجه به تاثیرات فعالیت این مدارس بر خلق ازدحام ،ترافیک ،شلوغی و جنگ روانی برای مردم و رهگذران مجوز این دو مدرسه را صادر کرده است ؟
آیا نمیشد با سماجت و سخت گیری صدور مجوز این دو واحد آموزشی را به رعایت الزامات ترافیکی نظیر فعالیت در نقاط دور از خیابان اصلی مشروط کرد ؟
اینجاست که می توان بر ادعای خود سماجت کرد که ترافیک محصول تنها علت ساختارهای شهری نیست بلکه تدبیر و سیاست گذاری اصولی ،دور اندیشانه و بدون تسامح و تساهل در کنترل ترافیک کارساز است و این روزها جای خالی آن در تصمیم گیرها کاملا مشهود است.
از اینرو انتظار می رود شورای ترافیک به مسولیت خود در قبال ترافیک شهر درست عمل کرده و شناسایی کانون های ترافیک زا ،تصمیمات منطقی و فنی لازم در خصوص جابجایی این مدارس در نقاط مختلف شهر اتخاذ نماید.
البته یادمان نرود بخش فراموش ناشده فرهنگ شهر نشینی ،رانندگی و استفاده از خودروهای تک سرنشین و رفتار نسنجیده برخی شهروندان در پارک خودروها جای بحق زیادی دارد که در مطالب بعدی به آن خواهیم پرداخت.