هاوار زاگرس:: ایلام ، استانی نام آشنا برای بسیاری از محققان جامعه شناسی است ،که در حوزه آسیب های اجتماعی فعالیت های پژوهشی داشته اند ، حوزه ای که استان ایلام در یکی از شاخه های آن به نام خودکشی، سرآمد ایران و جهان است .
آری خودکشی ؛ واژه تلخ و جانسوز که نمکی است بر زخم جگر پدران و دردی است بر گیسوان بریده ی مادران این دیار ؛مادران و پدرانی که جگر گوش های خود را به واسته ای همین واژه به دل سرد خاک سپردندند و با داغی تا ابد بر سینه ،به ویرانه سرا های خود بازگشتند .
متاسفانه در گوشه ، گوشه استان هر هفته و هر ماه اخبار تلخی از خودکشی نوجوانان و جوانان فضا مجازی را در بر می گیرید، خبر از گل های که در سایه غفلت مسئولین با هزاران آمال و آروز پر پر می شوند .
خودشکی در استان ایلام تبدیل به یک اپیدمی کشنده شده و روز به روز در حال گسترش و سرایت کردن به قشری است که آینده این کشور در دستان آنها خواهند بود؛ اما متولیان امر همچون سالیان گذشته مثل کبک سر خود را در زیر برف کرده و با سفارش دو پروژه پژوهشی و مطالعاتی عملا وظیفه خود را به جا آوردند .
با توجه گسترش اخبار خودکشی در این دیار، فرصتی را برای گفتگو در زمینه این مساله اجتماعی با خلیل کمربیگی ؛ دانش آموخته برجسته جامعه شناسی و پژوهشگر اجتماعی استان فراهم گردید . گفتگوهایی نه برای سیاستگذاری و برنامه ریزی، بلکه برای برانگیختن بُعد ذهنی ساکنان نسبت به پیامدهای نگران کننده این موقعیت و چگونگی محافظت از خود و اطرافیان در مقابله با این هیولاست.
جناب کمربیگی قبل از شروع گفتگو اگه صحبت و یا نکته خاصی دارید بفرمایید ؟
پیش از آغاز هر سخن، باید گفت ،علیرغم برگزاری چندین کارگاه و انتشار مطالب مختلف در خصوص چگونگی بازنمایی مساله خودکشی در رسانه، باز تصاویر و مشخصات فردی و خانوادگی برخی از تازه درگذشتگان خودکشی در بعضی رسانه ها و شبکه های مجازی منتشر گردید. برخی نیز چون گذشته، آگاهانه یا ناآگاهانه انگشت اتهام را به سوی افراد خاصی نشانه رفتند. مجدداً باید عنوان کرد که استفاده ابزاری از مرگ دیگران، راه مناسبی برای برانگیختن احساسات مردم نیست. اما لازم است بدون تکلف و با ادبیاتی ساده، به پدیده خودکشی در استان پرداخته شود.
علت بالای نرخ خودکشی در استان ایلام با توجه به وجود این همه سند، پژوهش، مقاله، برگزاری جلسه، نشست، میزگرد و همایش، چیست؟
به گمان بنده،در طول این سه دهه، اغلب حرف ها زده شده، پژوهش ها انجام گرفته و اسناد خوبی هم انتشار یافته است؛ اما نه تنها مساله همچنان به قوت خود باقی مانده بلکه می تواند اوضاع بدتر از این نیز بشود. سوال این است که آیا صرفاً با انجام پژوهش و برگزاری نشست، میزگرد و جلسه می توان نرخ خودکشی را کاهش داد؟ آیا داشتن سند و برنامه به تنهایی منجر به کاستن از نرخ خودکشی خواهد شد؟ طبیعی است که پاسخ خیر باشد.
لذا نتایج اغلب این پژوهش ها و اسناد، همانند بسیاری دیگر از اسناد و پژوهش ها در این سرزمین، به مرحله سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرا نمی رسند و به اصطلاح “حروف والی” هستند؛ نوشته می شوند اما خوانده نمی شوند.
آیا تدوین سند الزام آور در حوزه خودکشی می توانند تاثیرگزار باشد ؟
اگر سند الزام آوری هم نوشته و به مرحله اجرا درآید، اجرای آنها دستخوش سلیقه های فردی و گروهی می شود(به زبان ساده، مصرف دارو مطابق نسخه پزشک نیست. در این بین، برخی نیز به دنبال دارویی می گردند که با یکبار مصرف، بیماران را شفا دهد).
چرا با توجه به صرف هزینه های مالی و انسانی بسیار برای مقابله با خودکشی، اما روند آن همچنان در استان صعودی است ؟
هرساله و از طرف دستگاه های مسئول و غیرمسئول، دوره آموزشی، کارگاه، طرح، برنامه، نشست و امثال این موارد در جهت مقابله با خودکشی در مناطق مختلف استان برگزار شده و یا اجرا می¬ گردد ، اعتبارات مالی و انسانی زیادی نیز صرف آنها می شود. اما تجربه های زیسته و اندیشیده به ما نشان می دهد که اگر روال کار و شیوه انجام فعالیت ها از سوی نظام های آموزشی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این سامان، به همین گونه باشد، با این خرده نظام های اداری، آموزشی و فرهنگی ناکارآمد که در طول ادوار مختلف نیز شکل گرفته اند، نمی توان این گونه مسائل را از بین برد یا کاهش داد.
آیا با برنامه ریزی های علمی، بلندمدت و موثر می تواند با دیو خودکشی در استان مقابله کرد ؟
مسائل اجتماعی، چند عاملی بوده و در طول سال های مختلف پدید آمده اند. کاهش آنها، هم نیازمند اقدامات علمی به صورت سیستمی و شبکه ای و هم مستمر و زمانبر است و با این شکل از عملکرد نظام اداری در ایران و ایلام، عملاً امکان برنامه ریزی های علمی، بلندمدت و موثر که نسخه اصلی مقابله با آسیب های اجتماعی و فرهنگی است، وجود ندارد.
چرا دولت ها و سیاستمداران نتوانسته اند روند خودکشی در جامعه را کنترل کنند ؟
برای کنترل خودکشی باید نوع مواجهه با این پدیده تغییر کند، از مواجهه کاملاً دولتی یا خصولتی با این پدیده اجتماعی، تاکنون نتیجه لازم گرفته نشده است. دولت ها بخصوص در کشورهایی همانند کشور ما، به دلایل مختلف از کارآمدی لازم برای حل یا کاستن از نرخ این گونه مسائل برخوردار نیستند. دولت ها اگر واقعاً به دنبال کاهش مساله بودند حداقل نقش های اجتماعی در سازمان ها را به اهل آنها واگذار می کردند. بنابراین برای حل یا کاهش این گونه مسائل و آسیب ها، تا اطلاع ثانوی نباید در این جوامع، به دولت ها و سیاستمداران امید بست.
به نظر شما راه چاره ، برای محافظت از جوانان و نوجوانان در مقابل این پدیده چیست؟
به نظر می رسد باید در نوع مقابله با پدیده تجدیدنظر کرد و از مواجهه دولتی و یا خصولتی به سمت رویارویی مردمی، تغییر مسیر داد. اعضای جامعه باید با تقویت شبکه های محلی، استفاده از ظرفیت مناسب شوراهای شهر و روستا، گسترش روابط اجتماعی، حمایت ها و آموزش های صحیح خانوادگی، ترویج فعالیت های نوع دوستانه و انجام کنش های نیکوکارانه، در پیش گرفتن آموزش های علمی با استفاده از شیوه های موثر از طریق رسانه ها، نهادهای مدنی، خیریه ها، افراد صاحب نظر و … از افراد خانواده، دوستان، نزدیکان و در کل، از افراد مختلف آسیب دیده یا در معرض آسیب محافظت نمایند.
کدام قشر جامعه می توانند برای کمک به خانواده ها در راستای مقابله با خودکشی ایفای نقش کنند؟
باید گفت، نقش اساتید، معلمان و صاحبان دانش و تجربه مرتبط با موضوع که دارای ارزش احساس مسئولیت اجتماعی بوده، رسانه ها و بخصوص فعالان رسانه ای صاحب تخصص، ائمه جمعه و جماعات و روحانیون خردمند و مردمدار، افراد آگاه و صاحب منزلت و نفوذ کلام در بین مردم و الگوهای مثبت نوجوانان و جوانان می تواند بسیار موثر باشد .
در این زمان، تک تک اعضای جامعه بایستی خود دست به کار شوند و تا می توانند از نزدیکان، دوستان، آشنایان و سایر افراد مراقبت کنند، و با همدلی به رفع مشکلات آنها بپردازند؛ تا بتوان افراد در معرض خطر را از این گردونه خردکننده به سلامتی عبور داد. این راه حل، تنها یکی از راهکارهای مقابله بوده و در شرایط فعلی می تواند تا حدودی به کاهش نرخ خودکشی در استان بینجامد.
دولت چگونه می توانند نقش خود را در کنترل این آسیب اجتماعی ایفا کند ؟
باید توجه داشت که نمی توان از ظرفیت نهاد دولت مخصوصاً در جوامعی که دولت بر تمامی شئون زندگی آنها مسلط است غفلت نمود؛ اما این ظرفیت بایستی به طور واقعی در اختیار فعالیت های مدنی و مردمی قرار گیرد و نقش دولت صرفاً بایستی به نقش حمایت کننده مالی و برطرف کننده موانع اجرایی محدود شود.
سخن پایانی :
نزدیک به سه دهه است که در مورد خودکشی در استان پژوهش انجام گرفته و سند نوشته می شود. پژوهش های بسیاری به روش های کمی و کیفی انجام پذیرفته و یا در حال انجام است. از سازمان بهداشت جهانی و بهزیستی ایلام تا دفتر اجتماعی استانداری نیز در این حوزه، سند مقابله با خودکشی داشته اند. پس در این زمینه می توان گفت کمبود منابع به چشمنمی خورد؛ هرچند رویکرد علمی آن است که بایستی پژوهش با روش های گوناگون، به طور مستمر صورت گیرد تا شناخت بیشتر از مساله بدست آمده و تحلیل و تبیین واقعی تری انجام پذیرد./م